۱۳۹۲ آبان ۴, شنبه

جریان زندگی در من


دیروز خیال کردم همچون ذره ای لرزان و سر گردان در چرخ گردون زندگانی می چرخم و موج می زنم. و امروز به خوبی می

دانم که من همان چرخ گردونم و تمام زندگی به صورت ذراتی با نظم در من می جنبد.آنان در بیداری می گویند: تو و جهانی که در

آن بسر می بری چیزی جز دانه ای ماسه بر ساحل لایتناهی در دریای بی کران هستی نخواهی بود.

در رویایم به آنان گفتم: من دریای لایتناهی ام و تمام جهان چیزی جز دانه هایی از شن بر ساحل من نیست...!

۱ نظر: